منتظرتم...
لبخندي عاشقانه ، دستي برايش تکان بده…
تا بشکند حصار سنگي تنهايي اش…

حرفهاي زيادي داري
سکوت علامت چيست
نميدانم علامت رضايت است يا همان جواب ابلهان خاموشي است
معني جديدي به سکوت داده اي
سکوتت را ميفهمم
يعني انتظار
يادتــــــــ باشد ؛
مــــــــــن اينجا،
کنار همين روياهاي زودگذر،
به انتظار آمدن تـــــــو ،
خط هاي سفيد جاده را مي شــــــــمارم … !
امروز روز ديگريست…
يه روز از همان روزهاي بي تو…
در به در اين کوچه و آن کوچه…
مي دانم که انتهاي يکي از همين کوچه ها منتظري!
زمان نمي گذرد وقتي در انتظار ديدنش نشسته اي !
براي ديدن چشمانت
براي لمس دستانت
براي با تو بودن
تا قيامت صبر خواهم کرد
فرقي نمي کند امروز باشد يا در فرداها
يقين در من موج مي زند که روزي با تو خواهم بود...
من بلد نيستم دوستت نداشته باشم
بلد نيستم حرف دلم را نگويم
حتي بلد نيستم نگويم مي خواهمت وقتي مي خواهمت
بلد نيستم نخندم وقتي باتوم
حتي اخم کنم وقتي ناراحتم
من هيچ کار مهمي را بلد نيستم جز دوست داشتن تو
نظرات شما عزیزان: